کاش دفتر خاطراتم چراغ جادو بود تا هروقت از سر دلتنگی به رویش دست می کشیدم ، تو از درونش با آرزوی من بیرون می آمدی …
.
.
به صدایت که معتاد شدم رفتی !!!
حالا هر روز خاطره تزریق میکنم …
.
.
خاطره اگر در جهنم هم باشد دل را تنگ جهنم میکند و تو با تمام بهشتی بودنت در حسرت جهنمی …
.
.
یادت هست ، خیالت هست ، خاطراتت هست ، فقط کمی جای تو خالیست ، نمی آیی ؟
.
.
زیر درخت سیب نذر کرده ام به آمدنت …
فصل شکوفه زدن از خاطرات نزدیک است !
.
.
نمیدانم چه بر سرِ من و این خیابان ها آمده که هر جایی میخواهم بروم به کوچه ی خاطراتمان میرسد …
.
.
هیچگاه فاصله ها حریف خاطره ها نیستند …
.
.
بعضی وقتا آدم یه جمله هایی رو میخونه و یه نفس عمیق پشتش میکشه و توی یه ثانیه یه دنیا خاطره میاد جلو چشمش !
.
.
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده ؛ تا قبل از سیل برگرد …
سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت را !
.
.
بعضی دوستیا شوخی شوخی میان و جاگیر میشن توی دلت !
تبدیل به یه عشق عمیق میشن …
ته نشین میشن توی قلبت …
ولی یه روز خیلی راحت تو سکوت میرن !
اونجا باورش سخته ، اونوقته که باید بلد باشی چطور با یه خاطره کنار بیای !
.
.
وقتى نیستى میخواهم سر به تن هیچ خاطره اى نباشد …
.
.
میگفتند باران که می بارد بوی خاک بلند میشود …
اما اینجا باران که میزند فقط بوی خاطره ها می آید …
.
.
خاطرات تمام نمی شوند ، تمامت می کنند …
.
.
من هر روز تلاش می کنم که در خاطرم بماند و تو هر روز تلاش می کنی که فراموش کنی …
چه بلاتکلیفند خاطراتمان !!!
.
.
لامصب مثل سیگار است خاطره …
حال می دهد اما از درون می پوساندت …
.
.
از سوختن هر چیزى خاکستر به جا میماند ولى از سوختن زندگى خاطره …
.
.
دست خالی که نمیشود به پیشواز خاطره رفت !!!
من هم وقتی چمدانم پر از گریه شد راه میافتم …
.
.
مرور خاطره ها گذشته رو برنمیگردونه ، آینده رو دور میکنه …
.
.
خاطره ها آهنگ نمیسازند
آهنگ ها خاطره میسازند …
.
.
حرف تازه ای ندارم فقط خزان در راه است …
کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند ، شاید یادت بیافتد جیب هایت را وقتی دست هایم مهمانشان بودند …
نظرات شما عزیزان: